- اگه گفتی این شورته رو دیگه کجا دیدیم؟
- کجا؟
- سکانس اول Lost in Translation ؛ شورت اسکارلت یوهانسون !
دقیقن چند دقیقه بعد،
اولین فرزندمان به گذشته خواهد پیوست
میدانم ؛
گذشتهام بزرگ میشود
و روزی مقابلم خواهد ایستاد !
من اما به این فکر میکنم که کبریت از کجا بیاورم !
Driving in a heavy fog can be exciting.
Specially when you find yourself
playing chicken with bikers who still think
they're better off with their lights off –
going the opposite direction on a one-way street !!
وقتی" مادام " همسر " پی یرکوری " به وی میگفت: کوری...
پی یر مجال نمیداد که بقیهی حرفش را بزند،
عصبی در حرفش میدوید و میگفت: خودت کوری !!
توضیح واضحات :
مادام کوری برای شما کاشف رادیواکتیویته است ؛
برای شوهرش زنش بوده !!
آخرینبار که نادر را دیدم، دنداندرد شدیدی داشت.
بعد یکی دو بار خانمش در خانهی ما آمد و قرص دنداندرد گرفت.
تا مدتی ندیدمش و اهالی محل میگفتند که کمونیست شده
یک سبیل پت و پهن هم گذاشته بود. از آنها که ماکسیم گورکی داشت
بالأخره عیدی که خانهشان رفتم و دو ساعتی اختلاط کردیم،
تازه متوجه شدم دو تا دندان جلویی را کشیده و چون پول نداشته دندان بگذارد،
سبیلش را بلند کرده و کمونیست شده !!
بچه هایی که پیش قورباغه ها پادوئی می کنند ؛
زود بزرگ می شوند ..
چقدرش فرقی نمی کند
حالا یکی ابوعطا و دیگری ابوعلی سینا !!
به درک ...
می خواستم هرگز شق القمر نکنم !!
مگر موریانه ها هم
برای ایمان بردن به نور وصوت و هوا
به معجزه ای محتاجند ؟!
من واقعن شرمنده ام
که خیلی زود به خاصیت آینه ها پی بردم
و آنقدر با نفس جیوه هایشان را پاک کردم ؛
تا به شیشه ها رسیدم !!
شیشه هایی که شکستنی اند ...
مثل آدم هایی که همه ترک می خورند و به زمین می ریزند
وقتی که ثابت نگاهشان می کنی :
جیرینگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ !!
دلتنگی هایم ،
مثل بوق ممتد برای ماشینی است که از چراغ قرمز می گذرد
و تو
همان راننده ای هستی که در جواب به اعتراض ؛
انگشت میانه ی دستش را نشان می دهد و میگوید :
Fuck You…!!
بیست و چهار بار خواب دیده ام که به " اهرام " میرسم .
به جایی شبیه شمال .. با شال دور گردنم !!
انگار دیروز بود که همین وقتها ، کادوی تولدم را دادی ...
چقدر زود گذشت .. یک سال ..
دیگر به تو نگفتم که هنوز هم مثل سیب های شیرین می مانی !!
و تو هم نمهمیدی که :
" آدم " اگر آدم بود ؛ تا همین الان هم ، کیفور سیب " حوا " می شد
مست می شد
مات میشد
" لات " می شد برای " عزی " ... !!
بازی در آوردی که چه ؟!
سر حرفت میماندی .. یک گاز که این حرفها را نداشت ... !!
من که مرد ام .. با نرینه گی چهار بچه
یکی تو راهه که هی میاد و میره
این یکی هم هی لگد میزنه !!
خودت چطوری ؟
بلند شو گندمزار ...
بنشین از ترس وسط عروسکهای به دار کشیده
تا بچه ها حس تکان نکان دست و پای مترسک ها را در رعشه ای بزرگ نقاشی کنند !!
و تو فقط داستان ببافی که کودک بچه است و نمیفهمد ؛
و تو تنها میفهمی که :
آنچه که به گل ترانه می بخشد ؛
حس نوک برجسته ی نیش زنبوری است که از او شهد می گیرند ..
حس تیز آهن .. پلاستیک ..
حس برتر چندین هزار دور پارچه ...
تا شکل آدم ببافندت و تو رخوت بگیری !!
یک روز دست کودکی گمشده ام را میگیرم
و از این گندمزار هم فرار میکنیم ..
پدربزرگان بی کس حواریون ،
عم قزی های ترشیده ی پشت تلفن هستند که صدای خود را نازک میکنند و میگویند :
" راهنمای دویست و شونزده ، بفرمائید !! "
از ما گذشته .. ما دیگر طرح قالی شده ایم خانم داربست !!
جنس ما ، منافقانه ی " شور" و " ماهور " است .. پشت پرده ی نمیدانم کی کی !!
این را گفتم که به یاد داشته باشی که :
بیائی یا نیائی ؛
شبهاست که تکرار سیمها ، قبل از تو در من زنگ میزند ..
اجازه بده .. اجازه بده !!
اصلن چه کسی سنگ قبر خواست؟
میخواهم روی دست زمین باد کنم .. به شما ربطی دارد؟
من پشتم به زمین گرم است و با آسمان، ریسمان میبافم
کسی اعتراض دارد ، برود به خدا بگوید !!
تو هم سر چهارراه چمباتمه نزن
فاشیستها میخورندت !!
میدانی .. اصولن سری که درد نمیکند ، سر نیست !!
«رقص میری» که یادت هست؟
از «کلکته» تا «جلجتا»
صبر کن !!
یک چیز را یادم رفت بگویم ..
تفاوت ؛ میان هفت یا هفتاد سانتیمتر است !!
تفاوت ؛ فقط دامن کوتاه توست
وگر نه ،
توی مردمکهای شیشه ایت هیچ چیز بزرگ نمی شود –
اما دامنت کوتاه تر می شود !!
خب ..
حالا میتوانی برهنه شوی !!
و خدا زن را آفرید.
زن گفت: من شبیه به هیچ کس نیستم مرا تعظیم کنید !!
و خدا خندید ...
هزار رسول
با کتاب
لا کتاب
در تلاوت خورشید...
زن گفت: من شبیه به هیچ کس نیستم مرا تعظیم کنید !!
و رسولان خندیدند...
تا سرانجام روزی ؛
خدایی سار بر شانه ، معجزه سوار ، کتاب در دست
او را تعظیم کرد !!
زنی را که شبیه به هیچ کس نبود...
سالها بعد ؛
زن می گریست: من شبیه به خودم نیستم مرا سجده کنید !!
برخی چیزها میتوانند خندهدار باشند
مثلا : بوسیدن تلفنم
وقتی که من صدای تو را از آن شنیدهام !!
ولی
خندهدارتر و غمانگیزتر ؛ نبوسیدن تلفنم است
!!Your Love is like My shadow,
stop trying to chase after it because it'll run away from me
Learn hard to walk away from it
.... than it'll come after you
امتحان میکنیم ... ۱ .. ۲ ... ۳